بازاریابی چریکی Guerilla Marketing:
بازاریابی چریکی راهی برای ایجاد تبلیغات و در نتیجه آگاهی از برند است. با استفاده از روش های غیر متعارف طراحی شده و با تکنیک غافلگیری و یا ایجاد شوک، انجام می شود. بازاریابی چریکی از فضاهای عمومی به روشهای خلاقانه و غیرمنتظرهای برای جلب رضایت و جذب مشتریان استفاده میکند.
چریک یا Guerilla:
کلمه چریک تصاویری از شورش و درگیری را تداعی می کند. زمانی که آن را در کنار کلمه “بازاریابی” قرار دادند باعث شد بسیاری از مردم بپرسند: ها؟!
وقتی اصطلاح “بازاریابی چریکی” را می شنویم، سخت است که به جنگ چریکی فکر نکنیم!
در زمینه جنگ، تاکتیک های چریکی تا حد زیادی به عنصر غافلگیری و ایجاد شوک بستگی دارد.
اما بازاریابی چریکی نوعی ارتباط جنگی نیست.
در واقع یک شکل بسیار نامتعارف و در ابعاد بسیار بزرگ از بازاریابی است که باعث افزایش آگاهی از برند در بین مخاطبان می شود.
تاریخچه:
این اصطلاح در اوایل دهه 1980 توسط نویسنده تجاری فقید، جی کنراد لوینسون ایجاد شد. چندین کتاب در مورد تاکتیک های چریکی در تعدادی از زمینه های حرفه ای نوشت که نشان دهنده تغییر از رسانه های سنتی (چاپ، تلویزیون و رادیو) به بازاریابی دیجیتال و ویروسی بود.
البته، در آن زمان، بازاریابی به طور کلی بسیار متفاوت به نظر می رسید.
بازاریابی چریکی در اوایل دهه 2000 محبوبیت زیادی پیدا کرد و از آن زمان بسیاری از ایده ها بازیافت شدند.
استراتژیهای امروزی برای رقابت برای جلب توجه باید بسیار تازه باشند.
هدف بازاریابی چریکی:
در بازاریابی، تکنیک های چریکی بیشتر بر روی عنصر غافلگیری استوار هستند.
هدف آن ایجاد کمپین های بسیار غیر متعارف است که افراد را به طور غیرمنتظره در جریان کارهای روزمره خود، قرار می دهد.
بودجه پسند:
چیزی که بازاریابان در مورد بازاریابی چریکی از آن لذت می برند، ماهیت نسبتاً کم هزینه آن است.
سرمایه گذاری واقعی در اینجا یک سرمایه گذاری خلاقانه و فکری است.
انواع بازاریابی چریکی:
چهار نوع اصلی بازاریابی چریکی وجود دارد: فضای باز، داخلی، کمین رویداد و تجربی.
بازاریابی چریکی در فضای باز:
عمل قرار دادن چیزی غیرعادی در محیط بیرون است. این معمولاً در مناطق شهری با ترافیک زیاد انجام می شود.
در واقع چیزی را به محیط های شهری از قبل موجود می افزاید، مانند قرار دادن چیزی قابل جابجایی روی مجسمه، یا قرار دادن آثار هنری موقت در پیاده روها و خیابان ها.
مبل های IKEA در ایستگاه های اتوبوس در استرالیا:
بازاریابی چریکی داخلی:
از فضاهای عمومی بسته برای ایجاد تبلیغات استفاده می کند. می تواند شامل پردیس های دانشگاه، ایستگاه های قطار، فروشگاه ها و یا موزه ها باشد.
T-Mobile و فلش موب:
بازاریابی چریکی داخلی در سال 2009: T-Mobile از یک فلش موب در ایستگاه خیابان لیورپول حمایت کرد که بیش از 40 میلیون بازدید در یوتیوب داشت. برنده تبلیغات تلویزیونی سال در جوایز تبلیغات تلویزیونی بریتانیا شد.
رویداد کمین:
استفاده از مخاطبان یک رویداد در حال برگزاری مانند یک کنسرت یا یک بازی ورزشی- برای تبلیغ یک محصول یا خدمات به روشی قابل توجه، که معمولاً بدون اجازه از حامیان مالی رویداد انجام می شود.
این نوع بازاریابی وقتی اتفاقی غیرعادی رخ می دهد، شرکت کنندگان در رویداد را غافلگیر می کند.
فتوبمب گلدن گلوب آب فیجی:
در مراسم جوایز گلدن گلوب 2019: پاپاراتزی ها طبق معمول از افراد مشهور عکس گرفتند که روی فرش قرمز ژست گرفتند. در پشت ستارههای بیخبر سینما، یک مدل با لباس آبی تیره که سینی آب فیجی را در دست داشت، تقریباً هر عکس را بمبگذاری میکرد.
او مستقیماً به دوربین خیره شد تا اثری ناراحت کننده داشته باشد. این عکسها در فضای مجازی پخش شد و حتی یک حساب توییتر جعلی ایجاد کرد.
بازاریابی چریکی تجربی:
میتواند در هر مکانی (در فضای باز، داخل خانه، در یک رویداد) انجام شود و مردم را به تعامل با برند دعوت کند.
به عنوان نمونه می توان به سر خوردن به داخل گودال بالش های مارک دار، یا پله های مترو که شبیه کلیدهای پیانو به نظر می رسند، اشاره کرد.
ممکن است بپرسید: آیا یک تبلیغ مختصر بیلبورد همان کار را انجام نمی دهد؟
خوب، نه واقعا. از نظر فرهنگی، ما شروع به انتخاب هر راه ممکن، برای از بین بردن تبلیغات از زندگی خود کرده ایم.
به همین دلیل است که ما گزینههای بدون آگهی در سرویسهای پخش و رسانه های اجتماعی را دوست داریم.
بازاریابی چریکی را نمی شود نادیده گرفت. برخلاف تبلیغات، به این راحتی امکان پذیر نیست.
از این گذشته، اگر موقع راه رفتن به سمت محل کار، به یک بستنی در حال ذوب به اندازه تشک خود برخورد کنید، آیا نمی ایستید و نگاه نمی کنید؟!!!
آیا بازاریابی چریکی برای برند شما مناسب است؟
بازاریابی چریکی می تواند تأثیری ماندگار و احساسی در بازار هدف شما بگذارد. اما اگر به خوبی اجرا نشود می تواند نتیجه معکوس نیز داشته باشد.
در اینجا چند سوال وجود دارد که به شما کمک می کند تصمیم بگیرید که آیا این تاکتیک برای برند شما مناسب است یا خیر:
آیا ایده جالب و بدیع برای جذب یا غافلگیر کردن مشتریان بالقوه دارید؟
آیا ایده شما از فرهنگ محلی به شیوه ای محترمانه استفاده می کند؟
رهگذران آیا می توانند در کمپین شما شرکت کنند؟ چگونه؟
آیا این ایده با جایگاه برند شما همخوانی دارد؟
آیا قانونی است؟
هدف از پیامی که می خواهید بفرستید چیست؟
آیا بحث برانگیز است؟
میتوانید نتایج کمپین خود را مستند و اندازهگیری کنید؟
آیا پتانسیل ویروسی شدن (همه گیری) را دارد؟
به طور معمول، بازاریابی چریکی برای برندهای بزرگتری که مکان خاصی را هدف قرار میدهند و برای گسترش کمپین در سطح ملی یا جهانی به تبلیغات دهان به دهان تکیه میکنند، بهترین کار را انجام میدهد.
با این حال، برندهای کوچک محلی نیز می توانند در رویدادها ظاهر شوند تا اعتبار را افزایش دهند.
ایده پیشنهادی شرکت فورسین برای بیشتر درک کردن تبلیغات چریکی:
بزرگترین مشکلی که محصول یا خدمات شما حل می کند را شناسایی کنید. سپس، یک راه غیر متعارف برای پخش آن برای عموم پیدا کنید(ترجیحاً بدون کلمات).
نکته مهم: تبلیغاتی که از تکنیکهای «غافلگیری» استفاده میکنند، اگر لذت غیرمنتظرهای ایجاد کنند، خستهکننده هم نیستند.
استفاده از تکنیک غافلگیری در بازاریابی دیجیتال:
رسانه های اجتماعی به طور خاص یک کانال بازاریابی دیجیتا هستند که می توانند خود را به تاکتیک های بازاریابی چریکی نزدیک کنند.
هنگامی که یک محتوای مخرب توجه مخاطبان مورد نظر خود را، جلب می کند، می تواند در عرض چند دقیقه ویروسی شود.
زیرا کاربران رسانه های اجتماعی محتوا را در چندین پلت فرم (رسانه های اجتماعی) مانند اینستاگرام، فیس بوک و توییتر به اشتراک می گذارند و مجدداً ارسال می کنند.
محتوای بازاریابی چریکی موثر برای رسانه های اجتماعی می تواند به شکل ویدیوها و تصاویر چشم نوازی باشد که مصرف کننده را غافلگیر کند.
همچنین ممکن است با هدایا و مسابقاتی که از یک هدف خوب حمایت می کنند، این کار را انجام دهید.
مزایا و معایب بازاریابی چریکی:
بازاریابی چریکی در نحوه تعامل با مشتریان به روشهای غافلگیرکننده و مشارکتی، بی همتا است.
اما این تاکتیک میتواند با برخی از خطرات بالقوه همراه باشد. اگر می خواهید از بازاریابی چریکی برای برند خود استفاده کنید، این مزایا و معایب را در نظر داشته باشید:
جوانب مثبت بازاریابی چریکی
کمتر خرج کنید:
بازاریابی چریکی می تواند حتی با بودجه کم همچنان موثر باشد.
لذت ببرید:
شما باید خلاق باشید. ایده های غیرمعمولی برای ساختن یک برند ایجاد کنید.
بینش به دست آورید:
بر اساس واکنش افراد، می توانید بهتر درک کنید که آنها در مورد برند چه احساسی دارند.
ویروسی (فراگیر، همه گیر) شوید:
کمپین شما میتواند در رسانههای اجتماعی (چه توسط برند یا توسط شرکتکنندگان) به اشتراک گذاشته شود تا حداکثر در معرض دید قرار گیرد. رسانه ها نیز ممکن است باعث جلب توجه شوند.
ایجاد شراکت:
ممکن است بتوانید با یک مکان، سازمان، پارک، جشنواره یا برند دیگر، یک مشارکت سودمند دوجانبه ایجاد کنید.
معایب بازاریابی چریکی
از دست دادن ریسک:
در صورت بروز شرایط غیرقابل پیش بینی، مانند آب و هوای بد یا تنش های سیاسی، ممکن است پول یا سود را از دست بدهید.
شکست ریسک:
نام تجاری در معرض نمایش عمومی قرار می گیرد، که اگر کمپین ضعیف اجرا شود، می تواند نتیجه معکوس داشته باشد.
خجالت کشیدن یا ترساندن مخاطب:
مهمترین ایراد بازاریابی چریکی کمین، استفاده از فیلمبرداری یا تاکتیک های ترساندن است. که ممکن است باعث خجالت یا ترساندن مردم شود.
بحث ریسک:
بسته به نتیجه کمپین ممکن است با مسائل حقوقی یا تبلیغات منفی مواجه شوید.
از دست دادن تایید سهامداران:
اگر یک کمپین بسیار پرخطر یا غیر متعارف باشد، ممکن است توسط مدیرانی که ترجیح میدهند پول هایشان را برای استراتژیهای قابل اعتمادتر هزینه کنند، تایید نشود.
کلام پایانی:
از انجام این کمپینها نترسید. چون این رویکردهای خلاقانه در کار شما هستند که به برندسازی کمک میکنند.
به یاد داشته باشید: افراد را در جایی که هستند غافلگیر کنید و برند خود را در آنجا قرار دهید.