مشکلات من و نمایشگاه

مشکلات من و نمایشگاه، حتما مشکل شما هم هست

چندسالی از ثبت شرکتم گذشته. همیشه به فکر معرفی و برندسازی شرکتم بودم. اما خب از اونجایی که تبلیغات رسانه ای هزینه بالایی داشت، از لیست افکارم حذف شد. با کار شبانه روزی تیم برنامه نویسی و سئوکار، روی وبسایت شرکتمم اتفاقی که منتظرش بودم، نیفتاد. بازم لازم بود برای تبلیغات شرکتم، کاری کنم. با تحقیق و پرس و جویی که از دوستام داشتم، البته دوستایی که کسب و کاری موفق داشتن … متوجه شدم اگه بتونم حضوری چشم گیر و موثر در نمایشگاه داشته باشم، بار یک سالِ کاریمو می بندم و قطعا موفق میشم تا به بخشی از اهدافم برسم.
این شد دغدغه اصلی من. هر روز به ترسایی که باعث میشد مشکلات من و نمایشگاه روز به روز بیشتر بشه و اجازه نده توی نمایشگاه شرکت کنم،فکرمی کردم.

اولین و بزرگترین ترسم، نداشتن روابط عمومی بالا بود. راستش توی ارتباط موثر با مشتری مشکل داشتم. جذب تعدادی کارمند خبره برای برقراری ارتباط با مشتری، پروسه زمان بری بود. اما من تا برگزاری نمایشگاه زمان زیادی نداشتم.
از اونجایی که تصمیم داشتم به ترسای این چندسال غلبه کنم، شبانه روز دنبال یه راه حل مناسب بودم.
تااینکه یه روز طی مسیری که به بانک ختم میشد، و در حالی که داشتم به این مسئله خیلی جدی فکر می کردم. وارد بانک شدم. به محض ورود، یه حضور جذاب منو بشدت محسور خودش کرد.

ادامه ماجرا

دیدگاهتان را بنویسید